نام آیت الله «عزیزالله خوشوقت» در چندماه اخیر بیشتر حول و حوش بحث های
سیاسی شنیده شد. اما بیشتر، او را به نام یکی از بازماندگان اساتید اخلاق و
عرفان تهران می شناسند. ایشان یکی از شاگردان نامدار علامه طباطبایی
بودهاند.
آيت الله عزيز خوشوقت در سال 1305 هجري شمسي متولد و پس از تحصيلات روز به
فراگيري علوم حوزوي پرداختند. شور و شوق آموختن معارف ديني و استفاده از
عنايات خاصه كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه(س) ايشان را پس از پنج سال
تحصيل در تهران به آشيان اهل بيت عصمت و طهارت(ع) فراخواند.
از
بركات سفره كريمه بي بي دو عالم هفت سال تلمذ و شاگردي حضرت امام(ره) در
مباحث خارج فقه و اصول و استفاده از درس خارج فقه مرجع عاليقدر آيت الله
العظمي بروجردي و هم نشيني با شهيد محراب آيت الله صدوقي بود.
وی
حكمت و فلسفه را نيز در محضر مفسر كبير قرآن، عالم رباني علامه طباطبايي
آموخت، از آنجا كه زينت علم با عمل صالح است و اخلاق و تهذيب نفس زيور
مردان پاك آن روزگار، ايشان نيز با مدد از توفيق الهي پاي همت در مسير
خودسازي و سير و سلوك نهاد. انفاس ملكوتي مرد فرزانه، معلم اخلاق مرحوم آيت
الله علامه طباطبايي ايشان را بيش از ديگران همچون شهيد علامه مرتضي مطهري
با دقايق و رموز اخلاق و درجات عرفان آشنا ساخته و همين امر، ايشان را
مورد توجه و محبت ويژه علامه قرار داد.
وی پس از فراگيري علوم معقول
و منقول و آشنايي با لطايف حكمت و اخلاق و عرفان و پس از نايل شدن به مقام
معنوي اجتهاد به تهران بازگشت. اقامت در تهران، برپايي نماز جماعت در مسجد
امام حسن مجتبي (ع)، تربيت طلاب و فضلاي حوزه حوزه علميه، درس اخلاق و
توجه به خواسته ها و حاجات مردم، انس با جوانان، بسيجيان و رزمندگان،
خانواده هاي شهدا در طول بيش از چهل سال از ايشان چهره اي دوست داشتني و
مردمي ساخت.
آنها كه ايشان را از نزديك مي شناسند و يا وصف حال ايشان را شنيده اند صبر و
حوصله و سعه صدر كم نظيرشان را در برخورد با مردم مي ستايند. اصرار فراوان
شهيد بزرگوار آيت الله قدوسي جهت بازگرداندن ايشان به قم و برپايي كرسي
درس اخلاق و تربيت طلاب فاضل حاكي از مراتب معنوي ايشان بود.
پس از
پيروزي انقلاب اسلامي طي حكمي از طرف حضرت امام خميني (ره) به عنوان
نماينده ويژه ايشان در ستاد انقلاب فرهنگي منصوب شدند و از آن پس نيز بيشتر
در زمينه هاي فرهنگي و ارشاد و هدايت جوانان و تربيت فضلاي حوزه علميه و
دانشجويان مستعد ايفاي وظيفه نمودند و تا حال مسجد ايشان كانون آمد و شد
جان هاي ارادتمند و جوانان انقلابي و پر شوري است كه از زلال صحيفه سجاديه،
خطبه هاي نهج البلاغه، روايات و آيات و توضيح و تفسير آيات نوراني قرآن
سيراب مي شوند.
تأکيد نسبت به آراء و انديشه هاي امام راحل(ره)،
حمايت و پشتيباني از مواضع و ديدگاههاي مقام معظم رهبري، از وي چهره اي
محكم و انقلابي ساخته است. بصيرت ايشان نسبت به جريانات سياسي و ترفندهاي
دشمنان موجب گرديد تا معظم له مورد مشورت بسياري از شخصيت هاي سياسي و
نخبگان حوزه و دانشگاه گرديده است. دوري از ظواهر مادي و دنيايي و تاكيد بر
ساده زيستي و مردمداري و ارتباطات بي تكلف مردم با ايشان از جمله
ويژگيهايي است كه موجب توجه قلوب ارادتمندان و جوانان به اين شخصيت اخلاقي
است.
حجت الاسلام كاظم صديقي امام جمعه موقت تهران در مورد وی گفته
است: «يكي از چهره هاي نوراني كه علماً و عملاً جزء وجاهتهاي جامعه ما و
حسنات زمان به حساب مي آيند، آيت الله حاج شيخ عزيزالله خوشوقت مي باشند.
اين بزرگوار در بعد نقلي، عقلي، معرفتي، عملي و خودساختگي، برجستگي دارد.
در بعد علمي، بحمدالله از درجه ي بالا و والاي فقها و اجتهاد برخوردارند و
در بعد عرفان، اخلاق و سير و سلوك، جزء اولين كساني هستند كه مرحوم آيت
الله علامه بزرگوار، آيت الله سيدمحمد حسين طباطبايي، صاحب تفسير الميزان
را يافتند.»
وی درباره نظر رهبر معظم انقلاب درخصوص جایگاه آیتالله
خوشوقت گفت: «چند وقت قبل به همراه تعدادی از طلاب به خدمت رهبر معظم
انقلاب رسیدیم ، حضرت آقا فرمودند تنها به علم و اراده خودتان تکیه نکنید
طوفانها زیاد است و این طوفانها گاهی اوقات سخت میشود و در این طوفانها
نمیتوانید خود را حفظ کنید و باید در این اوقات خودتان را به کسی و یا
جایی وصل کنید که شما را حفظ کنند، بعد بنده به حضرت آقا گفتم از چه کسی
استفاده کنیم؟ رهبر معظم انقلاب در پاسخ گفتند؛ در طوفان ها خود را به آیت
الله خوشوقت وصل کنید.»
در ماههای اخیر، به دلیل اظهار نظر ایشان
راجع به حضرت رقیه(س) توهین ها و جریان سازی های فراوانی علیه ایشان شکل
گرفت که این توهین ها با واکنش شدید ایشان روبه رو شد.
آیت الله
خوشوقت که بهمن ماه امسال برای انجام اعمال عمره مفرده به مکه مکرمه مشرف
شده بود به عارضه نارسایی کلیوی و مشکلات تنفسی ناشی از دیابت در بیمارستان
ملک فیصل مکه مکرمه بستری شد و پس از 17 روز بستری بودن در بیمارستان، صبح
امروز به دیدار حق شتافت.
حالا نمازگزاران مسجد امام حسن مجتبی(ع) در سه راه طالقانی تهران انگار
چیزی گم کرده اند. آن ها که بیش از 40 سال پامنبری «حاج آقا خوشوقت» بودند
دیگر جای خالی او را روی منبر مسجد امام حسن مجتبی(ع) خیلی بیشتر از قبل حس
می کنند. امام جماعتی که هم مجتهد بود، هم استاد اخلاق و هم محبوب جوان
ترها.
ریاضت سالم از زبان آیت الله خوشوقت
ماهنامه«حاشیه»
در شماره صفر خود گفت و گوی حجت الاسلام رشاد با آیت الله خوشوقت را منتشر
کرده است. بخشی از این گفت و گو به بحث درباره ریاضت می گذرد. بخش هایی از
این گفت و گو را بخوانید:
چه مسیری میتواند جویندگان سلوک الهی را به مقصد برساند؟
واجبی ترک نشود و حرامی را مرتکب نشویم. این است که ایمان را بالا میبرد. ایمان که بالا رفت، بصیرت پیدا میشود.
یعنی ما ریاضتی فراتر از واجبات و محرمات شناخته شده در اسلام نداریم؟
نه.
ریاضت سالم همین انجام واجب و ترک حرام از سن بلوغ تا آخر عمر است. این
ریاضت اسلام است. ادامه این ریاضت ایمان را بالا میبرد و ایمان که بالا
رفت انسان بصیرت پیدا میکند و حجابها برطرف میشود.
پس این دستورات ریاضتی که بعضی به دیگران میدهند مشروع نیست؟
باید
منشأ آن همین دو آیه باشد: "یا اَیُهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوالله"
َواجبات و محرمات را مراعات کنید تا ایمان بالا برود و "یَا أَیُّهَا
الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا" برای درجات بعد هم
ذکر کثیر لازم است؛ این دو آیه اساس اخلاق و رشد است.
اگر کسی
بگوید که مثلا وقتی شما یک چله میگیرید و در یک محیط آرام تمرکز دارید،
حالت ذکر شما تقویت میشود و قدرت ذکر و تذکر شما قوت پیدا میکند؛ این در
همان مسیر است، البته منوط به اینکه خلاف شرع نباشد.
فقط با اطاعت
فرمان است که میتوان به طرف خدا رفت؛ بنابراین در تمام مراحل، چه در قسمت
اول باشیم و چه در قسمت دوم -که واجب نیست ولی برای حرکت به طرف هدف الزامی
است- این مساله لازم است، یعنی اطاعت فرمان باید آنجا باشد.
من
از این بیان حضرتعالی این جور برداشت میکنم که گویی ما چیزی به نام سلوک
عرفانی نداریم و هرچه هست، همان دستورات شرعی واجب و حرام و مستحب و مکروهی
است که در فقه بیان شده و دستورهایی که در قالب اخلاق ذکر شده است.
بله
همان آیه است. منتها مردم میخوانند ولی عمل نمیکنند. کم هستند افرادی که
در طول عمر تقوا را رعایت کنند. کار خیر زیاد میکنند و کنار آن هم مرتکب
گناه میشوند و همین گناهان حجاب میآورد. اینها افراد نادری هستند که کار
حرام انجام نمیدهند و این میشود که ایمان مرتب در تزاید باشد و ایمان که
در تزاید باشد، حرکت در مرحله دوم آسانتر میشود
.
دفتر
حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای، گفتار زیر از آیتالله حسن
ممدوحی، استاد حوزهی علمیهی قم دربارهی مراتب شخصیت علمی و اخلاقی مرحوم
آیتالله خوشوقت را منتشر کرد. این عضو مجلس خبرگان رهبری حدود ۵۰ سال با
مرحوم آیتالله خوشوقت ارتباط نزدیك داشته است:
سابقه آشنایی:
مرحوم
آیتالله خوشوقت، همبحث و همحجرهای آیتالله حاجآقا مجتبی حاجآخوند
از علمای كرمانشاه بودند. حاجآقا مجتبی حاجآخوند تابستانها به
كرمانشاه میآمد و ما با ایشان آشنا بودیم. ایشان دو سال متوالی آیتالله
خوشوقت را با خود به كرمانشاه آورد. آن زمان آیتالله خوشوقت هنوز مجرد بود
و تابستانها حدود یك ماه، یك ماهونیم در كرمانشاه میماندند. ما عدهای
از رفقا بودیم كه خدمت ایشان رسیدیم. وقتی من ایشان را دیدم، احساس كردم
كه وضعیت شخصیتی ایشان با همه فرق دارد. حتی یك جلسهای هم خدمتشان رسیدیم و
سؤالاتی را مطرح كردیم، اما آن جلسه به سكوت گذشت. ما تعجب كردیم كه ایشان
چطور آدمی است و كنجكاوی ما سبب شد كه بیشتر دنبال ایشان برویم. گاهی
آنچنان در فكر فرومیرفت كه تمام بدنش میلرزید.
ایشان
در ملاقاتهایی كه داشت، صحبتی نمیكردند، مگر خیلی مختصر. ما به سراغ
حاجآقا مجتبی حاجآخوند رفتیم و ایشان گفتند كه آقای خوشوقت از خواص
علامهی طباطبایی و از شاگردهای عملی ایشان هستند. از همین رو ما با تمام
وجود با ایشان مرتبط شدیم. ایشان یك ماه كرمانشاه بود و رفت. وقتی ایشان
رفت، این هیجان روحی با ما ماند. باور كنید ما روزشماری میكردیم كه دوباره
تابستان شود و ایشان دوباره بیاید. ایشان سال دیگر هم آمد و به واسطهی
ایشان، من شخصاً وارد طلبگی شدم و ایشان به سر من عمامه گذاشتند. اتفاقاً
در حجرهی خود آقای خوشوقت مستقر شدم، چون ایشان آن سال ازدواج كرد و
حاجآقا مجتبی به كرمانشاه آمد. ما سه نفر طلبهای كه از كرمانشاه آمده
بودیم، به حجرهی آقای خوشوقت رفتیم. آقای خوشوقت متصدی كار ما بود و در هر
هفته دو شب به قم میآمد و نقش پدری و تربیتی خویش را در خرد و كلان زندگی
ما ایفا میكرد. حتی به قفسهی كتاب ما نگاه میكرد و از برخی كتابها
سؤال میكرد. این را كه ما با چه كسی درس برویم، با چه كسی مباحثه كنیم، چه
درسی برویم و چه وقتی درس برویم، با ایشان مشورت میكردیم.
آن
زمان ما با حاجآقا محسن خرازی همبحث بودیم و با هم مَكاسب میخواندیم.
یك روز حاجآقا محسن به من گفت: حاجآقا محمد شاهآبادی پنجشنبهها فلسفه
میگوید، بیا با هم برویم. رفتیم. ایشان از كتاب منظومه، بحث اصالت وجود را
میگفت. روزی آقای خوشوقت آمدند و پرسیدند: چهكار میكنی؟ گفتم: با
حاجآقا محسن به درس آقامحمد شاهآبادی میرویم. آقای خوشوقت گفتند: چه
میخوانی؟ گفتم: منظومه. گفتند: بحث آن چیست؟ گفتم: أصالةالوجود. گفتند:
«این وجودی كه در فلسفه اصیل است، فوقالتجرد است و در سراسر وجود، اصیل و
واحد است.» این كدی كه ایشان در فلسفه به من داد، تا امروز كه حدود ۵۰ سال
از آن روز میگذرد، برای من یك كد علمی و یك مبنای بسیار عجیبی در فهم
مسائل فلسفی و حتی مسائل عرفانی شد.
روش ایشان
همیشه اینگونه بود كه وقتی طرف را میدید و با او صحبت میكرد و او را
برانداز میكرد، او را میشناخت و بر حسب حال و ظرفیتش صحبت میكرد. چند
نفری بودیم كه شبهای جمعه پس از نماز مغرب و عشاء، چراغها خاموش بود و در
تاریكی ایشان حدود نیم ساعت برای ما صحبت میكرد. همان صحبتها بود كه ما
را آتش میزد و ما را نگهمیداشت و بسیار عجیب بود. حتی گاهی ایشان میآمد
و با هم پیاده به جمكران میرفتیم و برمیگشتیم.
مراتب علمی
ایشان
از بهترین شاگردان مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی بود. یعنی از كسانی بود
كه وقتی سر درس میرفت، صددرصد درس را میفهمید. همچنین درس اصول امام
خمینی رحمةاللهعلیه را هم رفته بود. ایشان در فقه و اصول قطعاً مجتهد
بود. گاهی وقتی صحبتی میشد، آراء و نظرات خود را میگفت و نظرات ایشان
بسیار دقیق و عمیق بود. آقای خوشوقت معتقد بود اگر كسی فلسفه نخوانده باشد،
در فقه و اصول دچار اعوجاج ذهنی خواهد شد.
خودش
هم در درس فلسفه بسیار خوب بود. درس مرحوم علامهی طباطبایی را رفته بود.
علاوه بر این، آقای خوشوقت با علامهی طباطبایی جلسات خصوصی تربیتی دونفره
داشتند. ایشان دستپروردهی علامه بود و در شاگردی علامهی طباطبایی در
عرفان عملی، به قلهی آن رسیده بود. حتی به این خاطر كه در خدمت علامه
باشد، به تهران رفت. وقتی ما از علامهی طباطبایی سؤال كردیم كه آیتالله
خوشوقت چطور آدمی است؟ ایشان فرمود: «انصافاً آدمی است كه بر كارهای خود
مسلط است و انسان مسلطی است.» واقعاً هم ایشان همینطور بود. در اراده و در
عزم، بینظیر بود. یادم هست گاهی تابستانها كه به منزل ما تشریف میآورد،
از اول شب تا صبح نماز شب را دو ركعت دو ركعت میخواند و بین نمازها
استراحت میكرد. یعنی خواب پیوسته نداشت.
ایشان
یك دور كامل بحارالانوار را دیده بودند. هر روایتی كه در خدمت ایشان صحبت
میشد، ایشان دیده بودند. تمام كتب اربعه مثل اصول كافی و وسائل و روایات
آنها را خوانده و یك دوره اجتهاد تمامعیار كرده بود. یك دوره فقه را دیده
بود. به المیزان و تفاسیر كاملاً مسلط بود. به علم رجال بسیار آشنا بود.
جالبتر اینكه ایشان به تاریخ اسلام هم تسلط داشت. انحرافها و اعوجاجهای
تاریخی را میفهمید و بهخوبی تاریخ را تحلیل میكرد و نكات بسیار عجیب و
لطیف تاریخی را آگاه و آشنا بود. این مرد تخصصهای فراوان و خوبی داشت.
كارهای ایشان را احدی نمیفهمید
تنها
كاری كه ما از ایشان خواستیم و انجام نداد، این بود كه هیچ چیزی ننوشت.
میفرمود كه من تا بهحال قلم روی كاغذ نگذاشتهام. واقعیت این بود كه
ایشان در كتاب تكوینی خود كار میكرد و با كتاب تدوینی كاری نداشت. من در
عرض چهل، پنجاه سال كه با آقایان علما ارتباط داشتهام، مثل آیتالله
خوشوقت را ندیدهام.
در این ۵۰ سال كه خدمتشان
بودیم، هرچه میگذشت، تقوای بیشتر، علم بیشتر، درایت بیشتر و معنویت بیشتر
را در ایشان حس میكردیم. ایشان بركتی از بركتهای سیارهی زمین بود.
مشكلاتی كه به واسطهی ایشان حل میشد، بسیار بود.
آیتالله
خوشوقت شخصیتی بود كه ما در خُرد و كلان زندگی خود با ایشان مشورت
میكردیم. مشكلاتی از ما را بهراحتی حل میكرد كه هیچكس قادر به حل آن
مشكلات نبود. ایشان پیشامدهای روحی افراد را تجزیه و تحلیل میكرد. این
كارها كار همهكس نبود و آقای خوشوقت این توان را از علامه طباطبایی گرفته
بود.
از عجایب آیتالله خوشوقت، اخلاص ایشان بود.
كارهای ایشان را احدی نمیفهمید و مطلع نمیشد. فوقالعاده كَتوم بودند.
یك روز به ایشان گفتم كه میخواهم ناهار منزل شما بیایم. گفت بیا برویم. یك
لیوان شیر خنك و مقداری نان بیات برای من آورد. خود ایشان هم از همان
خورد. گاهی میدیدم كه كنار دست ایشان یك پاكت یا كیسهای نان خشك است.
زمانی به من گفتند كه من خشنخور هستم. منظور همان نان خشك بود كه گاهی
میخورد، ولی همین انسان اگر میهمان كسی بود طور دیگری رفتار میكرد. در
واقع ایشان زهد خود را پنهان میكردند.
ختم صلوات
یكی
از خصائص آیتالله خوشوقت این بود كه نسبت به اهلبیت علیهمالسلام بسیار
شدیدالعلاقه بود و به حضرات معصومین عشق میورزید. به طوری كه ختم صلوات
ایشان هر جمعه تا همین اواخر برقرار بود. ختم صلواتهایی كه جوانان بسیاری
خدمت ایشان جمع میشدند. من یكی دو بار بیشتر به آن ختم صلوات نرفته بودم،
اما میگفتند كه جمعیت آن زیاد بود. زیارات ایشان هم ترك نمیشد. همین
اخیراً ایشان گفته بود كه «۵۰ سال است كه در مسجد ما روضه خوانده میشود و
روضهی حضرت رقیه سلاماللهعلیها خوانده میشود و ما به وسیلهی آنها
زنده هستیم.»
ایشان از مریدان امام خمینی بود.
معرفتی كه ایشان به امام خمینی داشت، ممتاز بود. ایشان با امام خمینی
ارتباط روحی داشت و میدانست كه مراتب روحی و علمی حضرت امام در چه حدی
بود. اولاً امام خمینی استاد ایشان بود و ایشان میدانست كه مراحل علمی
امام چقدر بوده. ثانیاً یكی از تخصصهای فوقالعادهی امام خمینی عرفان
بود. امام فوق تخصص عرفان بودند و در عرفان عملی هم پیش بودند و آیتالله
خوشوقت این نكته را میدانست.
بر اساس اندیشهی
حضرت امام كه آیتالله خوشوقت نیز به آن معتقد بود، این حركتهای سیاسی و
انقلابی بر اساس آن جهت معنوی و خدایی شكل میگرفت. یعنی نگاه الهی آنان
هدایتگر نظام سیاسی بود. آیتالله خوشوقت با سعهی وجودی خاصی حركت میكرد
و همه چیز را میشناخت و لذا حمایت ایشان از انقلاب فوقالعاده بود.
پس
از حضرت امام، رهبر معظم انقلاب هم ایشان را شناختند. یعنی ایشان دانستند
كه وارث علم و عمل علامهی طباطبایی، آیتالله خوشوقت است. معمولاً از
آیتالله خوشوقت دعوت میكردند و نظرات ایشان برای رهبر انقلاب در خیلی
جاها كمك بود. حضرت آیتالله خامنهای به ایشان عنایت خاصی داشتند
.
گفتاری
از حجتالاسلاموالمسلمین كاظم صدیقی، استاد اخلاق و امام جمعهی موقت
تهران دربارهی شخصیت مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت:
حضرت
آیتالله خوشوقت علاوه بر داشتن ذاتی پاك و قماشی نورانی كه به دیدن
بزرگانی مثل علامهی طباطبایی هم مفتخر شده بود، خودش هم اهل عمل بود.
ایشان قبل از انقلاب، هم در اصول و هم در حكمت و عرفان و اقتصاد و
جامعهشناسی و روانشناسی سرآمد بود. مدتی در قم بودند و بعد در مقطعی به
تهران آمدند. در عین حال، بیشتر اهل خلوت و تفكر و سكوت بودند.
مرجع بودند، اما خود را مطرح نمیكردند
بعد
از انقلاب هم همچنان كه مشرب امام، مشرب عرفان بود و به خاطر انقلاب وارد
مسائل انقلاب شدند، ایشان نیز به فراخور احتیاجی كه انقلاب به ایشان داشت،
وارد مسائل انقلاب شدند و به فرمان امام خمینی رحمهالله به عضویت شورای
عالی انقلاب فرهنگی درآمدند. بعدها با اقبال بیشتر جامعه به سوی ایشان،
جلسات بانشاط و شیوایی برای تشنگان معرفت الهی ترتیب دادند.
مقام
علمی و معنوی مرحوم آقای خوشوقت برای همهی فضلایی كه سوابق ایشان را در
قم میدانستند، روشن بود. ایشان از شاگردان خوب حضرت امام رحمهالله بودند و
در درس مرحوم آقای آیتاللهالعظمی بروجردی شركت كرده بودند. حتی امكان
مرجعیت برای ایشان فراهم بود و میتوانستند رساله بدهند؛ كمااینكه برخی
از خواص و افرادی كه ایشان را میشناختند، از ایشان تقلید میكردند و فتوا
میگرفتند، با اینكه رساله هم نداشتند. در عین حال، ایشان تمایلی به
مطرحشدن نداشتند.
پس از انقلاب، ایشان به غیر از
عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به كار تربیت جوانان و پاسخگویی به
شبهات اعتقادی و سیاسی آنان میپرداختند. خود این كار، بسیار بزرگ بود.
ایشان بدون هیچ تكلّفی در اختیار انقلاب بودند و برای انقلاب، نظام و ولایت
مایه میگذاشتند.
طبیبی بودند در جستجوی مداوای بیماران
آنقدر
این مرد بزرگ متواضع بود كه با آن مقام علمی و معنوی، هیچ حد و حریمی برای
خودش قرار نداده بود. بلكه به خانههای اشخاص میرفت و در مجالس شهرهای
كوچك حضور مییافت. هر كسی هم از دور و نزدیك میخواست ایشان را ببیند، هیچ
مشكلی نداشت. یك تواضع و سعهی صدری داشتند كه همهكس میتوانست مسائل
خودش را با ایشان مطرح بكند. از این جهت من نظیر و شبیهی برای مرحوم
آیتالله خوشوقت سراغ ندارم.
در گوشه و كنار
تهران، مجالسی بود كه از ایشان دعوت میشد و ایشان بدون هیچگونه تكلفی این
مجالس را قبول میكردند و میرفتند. بسیاری از علما كه جزو چهرههای
نورانی بودند، مركزی داشتند كه همه میرفتند آنجا و اغلب خیلی اهل
رفتوآمد نبودند و یك كانونی داشتند كه همه میآمدند آنجا و استفاده
میكردند. حضرت آقای خوشوقت اما گاهی برای ادارهی جلساتی به ورامین
میرفتند، گاهی به محلات تشریف میبردند. یك عالِم برجسته از تهران مثلاً
برود به ورامین تا عدهای جوان از ایشان استفاده كنند.
ایشان
اسوه بود و كارهایی كه میكردند، همچون كار پیامبر اكرم
صلّیاللهعلیهوآلهوسلم بود كه «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبّه»۱ این جمله را
حضرت امیر علیهالسلام دربارهی پیامبر خدا گفتند كه ایشان طبیبی بود كه
در مطبّش نمینشست، بلكه بیماران را در منازل خود آنها معاینه میكرد و
دنبال بیمارها میگشت.
یكی دیگر از ابعاد وجودی
ایشان این بود كه مشاور امینی بود برای جوانان و غیر جوانان. هر كسی در هر
بُعدی تحیّری داشت، بر سر دوراهی بود و تكلیف خودش را نمیدانست، به
آیتالله خوشوقت مراجعه میكرد و با مشورت با ایشان مشكل حل میشد.
از
دیگر ویژگیهای برجستهی ایشان، دوام حضور ایشان بود. با اینكه خیلی هم
اهل رفتوآمد بودند و دورش همیشه شلوغ بود و مراجعهكنندهی زیادی داشتند،
اما مصداق آیهی كریمهی «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ
عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ»۲ بود. هیچ نوع مراوده و رفتوآمد و صحبتی مانع حضور
و اتصال ایشان به مبدأ غیب نبود. همیشه حالت حضور داشتند. برنامههای ذكری
خودشان را همیشه داشتند. برنامههایی كه اهل سیر و سلوك دارند، اذكار
محاسبهشدهای را كه به طور مستمر جزو برنامههایشان است، ایشان هیچگاه از
یاد نمیبرد. برنامهی ختم صلوات یكی از برنامههای ایشان بود كه هم
سفرهی رحمت الهی بود و هم بهانهای بود كه اشخاص آنجا جمع بشوند و ایشان
برای آنها نورافشانی و روشنگری و رفع ابهام كنند.
ماجرای تكریم آیتالله خوشوقت توسط رهبر انقلاب
سابقهی
آشنایی رهبر انقلاب با حضرت آیتالله خوشوقت و علاقهی رهبری به ایشان، به
مدرسهی حجتیهی قم بازمیگردد. بعد از انقلاب هم مشورتهایی با ایشان
داشتند. تكریم عجیبی حضرت آقا از ایشان داشتند. یك بار یادم هست كه
آیتالله خوشوقت برای حضور در یكی از مجالس، خدمت حضرت آقا رفته بودند و از
در حیاط وارد شده بودند و كفشها را هم همانجا گذاشته بودند.
بعد
از پایان مجلس، همه حركت كردند برای صرف شام. حضرت آقا و آیتالله خوشوقت
كنار یكدیگر بودند. حضرت آقا وقتی متوجه شدند كه كفشهای ایشان در آنجا
نیست، كفشهای خودشان را برداشتند و مقابل پاهای آیتالله خوشوقت جفت
كردند. آیتالله خوشوقت هرچه اصرار كردند، آقا قبول نكردند. آیتالله
خوشوقت هم كفشهای آقا را پوشیدند و بعد، اطرافیان برای حضرت آقا كفش
آوردند. حضرت آقا علاقهی فوقالعادهای به ایشان داشتند. فراتر از علاقه،
بلكه اعتقاد بود.
رهبر معظم انقلاب آیتالله
خوشوقت را جزو كسانی معرفی میكردند كه جلوی طوفانها را میگیرند و
نمیگذارند دلها را باد ببرد. حضرت آقا نسبت به ایشان هم خیلی علاقه و هم
خیلی عقیده داشتند. ایشان فرمودند كه طوفانها زیاد است و مقاومتكردن در
برابر این طوفانها مشكل است. به یك جایی وصل بشوید كه این بادها شما را با
خودش نبرد. سؤال كردیم مثلاً به چه كسی؟ فرمودند به آیتالله خوشوقت.
آیتالله
خوشوقت همچون دریا بود. انشاءالله خداوند ما را با ایشان كه از دستمان
رفته است، محشور كند. خداوند ایشان را در بهار رحمتش مُستغرق، و با
اولیاءالله محشور كند.
حضرت آیت الله خوشوقت، از علمای ربانی و زاهد تهران، ساعت 7 صبح امروز دوم اسفند به ملکوت اعلی پیوست.
حضرت
آیت الله خوشوقت، که برای انجام حج عمره در سرزمین وحی به سر می برد،
پانزدهم بهمن ماه سال جاری، به علت عفونت حاد ریوی و نارسایی کلیوی و قلبی
در شهر مکه بستری شده بودند.
به دنبال وخامت حال
ایشان، صبح امروز این عالم ربانی دار فانی را وداع گفت. در زیر آخرین
تصاویر از ایشان که مربوط به بستری شدن این عالم ربانی در مکه است را
مشاهده می کنید.
(
تصاویر) آیتالله خوشوقت در مدینه
حضرت آیت الله خوشوقت، از علمای ربانی و زاهد تهران، ساعت 7 صبح امروز دوم اسفند به ملکوت اعلی پیوست.
به
گزارش فرارو، حضرت آیت الله خوشوقت از علمای ربانی و زاهد تهران که روز
یازدهم بهمن ماه برد، براي انجام مناسك عمره مفرده به سرزمين وحي سفر كرده
بودند در پانزدهم بهمن ماه به علت عفونت حاد ریوی و نارسایی کلیوی و قلبی
در شهر مکه بستری شدند.
به دنبال وخامت حال ایشان، صبح امروز این عالم ربانی دار فانی را وداع گفت.
عکس
های زیر که سایت بعثه مقام معظم رهبری منتشر کرده است دیدار حجتالاسلام
والمسلمين نجفي روحاني به همراه هياتي از بعثه مقام معظم رهبری با ایشان در
مدینه را نشان می دهد. آیت الله خوشوقت چند روز پس از این دیدار دچار
عارضه ریوی شده و در بیمارستان بستری شدند.