امیر جعفری که هنرپیشه هستند، ابراهیم شیبانی را به من معرفی کرد.
ایراهیم شیبانی پسر جوانی است که یک روز آمد پیش من و گفت میخواهم فیلم
بسازم و سرمایه هم ندارم ولی دوست دارم این فیلم را بسازم و سعی میکنم در
این موضوع سربلند بیرون بیایم. گفتم من در کار شما تبحر ندارم اما چون آمدی
و میخواهی فیلمت را بسازی یک میلیارد تومان به شما قرض میدهم و از شما
چک میگیرم.
کمتر پیش آمده که در کشور ما نام سرمایهگذاران بزرگ و به اصطلاح مایهداران کلان، بولد شود با این حال چند ماهی است که یکی از این ابرمایهداران که ثروت تقریبیاش بالغ است بر (۱۲^۱۰*۲۵) یا به بیان بهتر ۲۵ بیلیون تومان، به شدت در کانون توجه قرار گرفته. این ابرمایهدار که در آستانه ورود به دهه پنجم زندگیش است بابک زنجانی نام دارد؛ کسی که خود میگوید از کاسبیهای خُرد مانند طلاسازی و نقرهسازی و سالامبورفروشی آغاز کرده و در نهایت به جایی رسیده که داشتن یک صدهزارم داراییهایش نیز به رویایی برای آدمهای تحصیلکرده شبیه است.
اما برای ما روزنامهنگاران سینمایی نه این سیر پیشرفت شاید انتزاعی زنجانی که بیشتر سرمایهگذاری او در یکی از محصولات سینمای ایران است که کنجکاویبرانگیز است؛ از مدتها پیش شایعهای با این مضمون که زنجانی سرمایه «هیچ کجا هیچ کس» فیلم به لحاظ روایی الکن ابراهیم شیبانی را تامین کرده مطرح شده بود و به تازگی زنجانی در گفتگویش با هفتهنامه «آسمان» اطلاعات کاملی را درباره سرمایهگذاریاش در تولید این فیلم نهچندان پرمخاطب بیان کرده. زنجانی گفته است که بودجه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی این فیلم را شخصا پرداخت کرده است و دلیل حمایت او از ابراهیم شیبانی کارگردان فیلم نیز بدین جهت بوده که امیر جعفری همکلاس بابک زنجانی سفارش شیبانی را نزد او کرده است. بخش کامل گفتههای بابک زنجانی درباره سرمایهگذاریاش در اولین پروژه سینماییاش را در ادامه میخوانید:
ایراهیم شیبانی یک روز آمد پیش من و گفت میخواهم فیلم بسازم و سرمایه هم ندارم
در فیلم سینمایی «هیچ کجا هیچ کس» یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کردم. ایراهیم شیبانی پسر جوانی است که یک روز آمد پیش من و گفت میخواهم فیلم بسازم و سرمایه هم ندارم ولی دوست دارم این فیلم را بسازم و سعی میکنم در این موضوع سربلند بیرون بیایم. گفتم من در کار شما تبحر ندارم اما چون آمدی و میخواهی فیلمت را بسازی یک میلیارد تومان به شما قرض میدهم و از شما چک میگیرم. قراردادش هم موجود است. گفتم شما فیلمت را میسازی و میفروشی بعد چک یک میلیاردیات را پاس میکنی. هرچقدر هم سود کردی ۵۰ درصدش را خودت بر میداری و ۵۰ درصد را به مجموعه من میدهی. ایشان پذیرفت و چک یکی از بستگانش را آورد و بچههای ما هم تحقیق کردند و بعد یک میلیارد تومان را به او دادند.
امیر جعفری ابراهیم شیبانی را به من معرفی کرد
امیر جعفری که هنرپیشه هستند، ابراهیم شیبانی را به من معرفی کرد. من و امیر همکلاس بودیم؛ چهار پنج سال در دوران دبستان در مدرسهای در ایران زمین شهرک غرب و در مدرسه راهنمایی ایثار کنار هم مینشستیم. هنوز هم به صورت خانوادگی دوست هستیم با همدیگر. البته هیچ رابطه کاری با امیر نداریم و ایشان هم هیچ نفع مالی در دوستی با من نبرده است.
هم بیلبورد به او دادیم و هم سی.دی!
من سعی کردم کمک کنم تا شیبانی بتواند چکش را پاس کند. در آخرین دیدارمان شیبانی به من گفت ممکت است فروش فیلم به یک میلیارد تومان نرسد گفتم چه کمکی میتوانم بکنم گفت اگر تبلیغات داشته باشیم خوب است و ما هم ۱۵ روز از مکانهای تبلیغاتیمان را که به صورت یکساله در شهر اجاره کرده بودیم در اختیار فیلم قرار دادیم. بعد شیبانی گفت اگر فیلم را در رسانه بفروشد ممکن است پول خوبی به دست بیاید. گفتند ۳۰۰ میلیون رایت فیلم را میخرند. گفتم آنها که میخرند چه میکنند گفت به صورت سی دی منتشر میکنند من هم یک مجموعه تولید سی دی دارم گفتم بروید از آنها کمک بگیرید.
اگر یک آدم میانسال بود شاید این کمک را نمیکردم
قراردادهایم با شیبانی موجود است؛ اگر یک آدم میانسال به جای او میآمد شاید این کار را انجام نمیدادم اما چون احساس میکردم جوان است و میخواهد حرکت جدیدی را شروع کند گفتم کمکش میکنم تا موفق شود.
کمتر پیش آمده که در کشور ما نام سرمایهگذاران بزرگ و به اصطلاح مایهداران کلان، بولد شود با این حال چند ماهی است که یکی از این ابرمایهداران که ثروت تقریبیاش بالغ است بر (۱۲^۱۰*۲۵) یا به بیان بهتر ۲۵ بیلیون تومان، به شدت در کانون توجه قرار گرفته. این ابرمایهدار که در آستانه ورود به دهه پنجم زندگیش است بابک زنجانی نام دارد؛ کسی که خود میگوید از کاسبیهای خُرد مانند طلاسازی و نقرهسازی و سالامبورفروشی آغاز کرده و در نهایت به جایی رسیده که داشتن یک صدهزارم داراییهایش نیز به رویایی برای آدمهای تحصیلکرده شبیه است.
اما برای ما روزنامهنگاران سینمایی نه این سیر پیشرفت شاید انتزاعی زنجانی که بیشتر سرمایهگذاری او در یکی از محصولات سینمای ایران است که کنجکاویبرانگیز است؛ از مدتها پیش شایعهای با این مضمون که زنجانی سرمایه «هیچ کجا هیچ کس» فیلم به لحاظ روایی الکن ابراهیم شیبانی را تامین کرده مطرح شده بود و به تازگی زنجانی در گفتگویش با هفتهنامه «آسمان» اطلاعات کاملی را درباره سرمایهگذاریاش در تولید این فیلم نهچندان پرمخاطب بیان کرده. زنجانی گفته است که بودجه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی این فیلم را شخصا پرداخت کرده است و دلیل حمایت او از ابراهیم شیبانی کارگردان فیلم نیز بدین جهت بوده که امیر جعفری همکلاس بابک زنجانی سفارش شیبانی را نزد او کرده است. بخش کامل گفتههای بابک زنجانی درباره سرمایهگذاریاش در اولین پروژه سینماییاش را در ادامه میخوانید:
ایراهیم شیبانی یک روز آمد پیش من و گفت میخواهم فیلم بسازم و سرمایه هم ندارم
در فیلم سینمایی «هیچ کجا هیچ کس» یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کردم. ایراهیم شیبانی پسر جوانی است که یک روز آمد پیش من و گفت میخواهم فیلم بسازم و سرمایه هم ندارم ولی دوست دارم این فیلم را بسازم و سعی میکنم در این موضوع سربلند بیرون بیایم. گفتم من در کار شما تبحر ندارم اما چون آمدی و میخواهی فیلمت را بسازی یک میلیارد تومان به شما قرض میدهم و از شما چک میگیرم. قراردادش هم موجود است. گفتم شما فیلمت را میسازی و میفروشی بعد چک یک میلیاردیات را پاس میکنی. هرچقدر هم سود کردی ۵۰ درصدش را خودت بر میداری و ۵۰ درصد را به مجموعه من میدهی. ایشان پذیرفت و چک یکی از بستگانش را آورد و بچههای ما هم تحقیق کردند و بعد یک میلیارد تومان را به او دادند.
امیر جعفری ابراهیم شیبانی را به من معرفی کرد
امیر جعفری که هنرپیشه هستند، ابراهیم شیبانی را به من معرفی کرد. من و امیر همکلاس بودیم؛ چهار پنج سال در دوران دبستان در مدرسهای در ایران زمین شهرک غرب و در مدرسه راهنمایی ایثار کنار هم مینشستیم. هنوز هم به صورت خانوادگی دوست هستیم با همدیگر. البته هیچ رابطه کاری با امیر نداریم و ایشان هم هیچ نفع مالی در دوستی با من نبرده است.
هم بیلبورد به او دادیم و هم سی.دی!
من سعی کردم کمک کنم تا شیبانی بتواند چکش را پاس کند. در آخرین دیدارمان شیبانی به من گفت ممکت است فروش فیلم به یک میلیارد تومان نرسد گفتم چه کمکی میتوانم بکنم گفت اگر تبلیغات داشته باشیم خوب است و ما هم ۱۵ روز از مکانهای تبلیغاتیمان را که به صورت یکساله در شهر اجاره کرده بودیم در اختیار فیلم قرار دادیم. بعد شیبانی گفت اگر فیلم را در رسانه بفروشد ممکن است پول خوبی به دست بیاید. گفتند ۳۰۰ میلیون رایت فیلم را میخرند. گفتم آنها که میخرند چه میکنند گفت به صورت سی دی منتشر میکنند من هم یک مجموعه تولید سی دی دارم گفتم بروید از آنها کمک بگیرید.
اگر یک آدم میانسال بود شاید این کمک را نمیکردم
قراردادهایم با شیبانی موجود است؛ اگر یک آدم میانسال به جای او میآمد شاید این کار را انجام نمیدادم اما چون احساس میکردم جوان است و میخواهد حرکت جدیدی را شروع کند گفتم کمکش میکنم تا موفق شود.