یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود، خودش سایه ای ندارد.
..........
......
...
..
.
یادمان باشد که : هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.
یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد، عفونت است.
یادمان باشد که : در حرکت همیشه افق های تازه هست.
یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران تعریف کنم.
یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند.
یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند،
يادمان باشد كه: دلي نو بخريم
یادمان باشد که : فرار؛ راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی.
یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند.
یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم.
یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند.
یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که تو برای من عزیزی، من هم برایت عزیز باشم.
یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد.
یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد، نه نگاه !
یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید.
یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند.
یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است.
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها.
یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست.
یادمان باشد که : من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم.
یادمان باشد که : برای پاسخ دادن به احمق، باید احمق بود !
یادمان باشد که : در خسته ترین ثانیه های عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!
یادمان باشد که : لازم است گاهی با خودم رو راست تر از این باشم که هستم.
یادمان باشد که : سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند،هر کسی سهم خودش را می آفریند.
یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود،بدست آوردن هم دیگر آرزو نیست.
یادمان باشد که : پیش ترها چیزهایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند.